نسيم بيدارى اسلامى در همه جاى جهان اسلام وزيده و پانهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه اى جدى بدل شده است. نظريه «اسلام سياسی» جايگاهى والا در ذهن نخبگان يافته و در مد نگاه آنان، افقى روشن و اميدبخش گشوده است.
با افول انديشه هاى وارداتى و پرجنجال، همچون سوسياليسم و ماركسيسم و به خصوص با دريده شدن پرده ريا و فريب از روى دمكراسى ليبرال غرب، سيماى عدالتخواه و آزادى بخش اسلام، از هميشه آشكارتر گشته و بى رقيب، درصدر آرزوهاى عدالتخواهان و آزادى طلبان و نخبگان و انديشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسيارى در كشورهاى مسلمان به نام اسلام و در آرزوى حكومت عدل اسلامى به جهاد سياسى و فرهنگى و اجتماعى روى آورده اند و عزم ايستادگى در برابر تحميل و سلطه بيگانگان مستكبر را در جوامع خود گسترش مى دهند.
در مناطقى از دنياى اسلام ...، مردان و زنان بيشمارى با بذل جان در زير پرچم اسلام و با شعار استقلال و عزت و آزادى، حماسه اى دايمى و همه روزه پديد آورده و قدرت هاى مادى مستكبر را در برابر دليرى خود، زبون ساخته اند. آرى، بيدارى اسلامى، محاسبات استكبارى را به هم ريخته و معادلات جهانى مطلوب مستكبران را تغيير داده است.
...از سوى ديگر، پيدايش و رشد انديشه هاى نوين اسلامى در چارچوب مبانى و اصول اسلام و نوآورى در عرصه سياست و علم، بالندگى و پويايى مكتب اسلام را در عمل به اثبات رسانده و ميدانى وسيع در برابر متفكران و روشن بينان جهان اسلام گشوده است.
...در دنياى اسلام، انديشه و حركت، ايمان و عمل صالح، در حال رشد و جوانه زدن و بارورى است و اين پديده مبارك، مراكز قدرت استكبارى را به وحشت افكنده است.
اكنون امت اسلامى بايد خود را آماده مقابله با مجموعه اى از واكنش هاى عصبى و شرارت آميزى كند كه مراكز قدرت استكبارى در برابر اين پديده عظيم، نشان خواهند داد.
شك نيست كه در مصاف حق و باطل، پيروزى از آن حق و شكست و زوال، سرنوشت باطل است، مشروط بر آنكه جبهه حق از نيروى مادى و معنوى خويش به گونه اى درست بهره بگيرد و با خردمندى و تلاش شايسته و با استقامت و اميد و با توكل به خدا و اعتماد به نفس، راه درست را بجويد و بپيمايد.
در اين صورت امداد و نصرت الهى، حق مسلمى است كه وعده قرآنى براى او مقرر فرموده است:«ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم» و :«لينصرن الله من ينصره» و : «ان الارض يرثها عبادى الصالحون».
... صهيونيست ها در فلسطين، خون پير و جوان و زن و مرد و كودك را مى ريزند و خانه ها را ويران مى سازند. آمريكا و انگليس در عراق به تظاهركنندگان بى سلاح حمله مى كنند و حريم خانه ها و حرمت نواميس مردم را مى شكنند. هنوز آتش هاى برافروخته آنان فرو ننشسته، دنياى اسلام را به آتش افروزى هاى ديگر نويد مى دهند.
اين رفتارهاى عصبى و شرارت آميز، بيش از آنكه برخاسته از قدرت و اعتماد به نفس باشد، ناشى از سراسيمگى و وحشت است. آنان بيدارى اسلامى را حس مى كنند و از فراگيرى انديشه «اسلام سياسی» و حاكميت اسلام بشدت احساس خطر مى كنند. آنان از فكر روزى كه امت اسلامى يكپارچه و اميدوار، بپاخيزد به خود مى لرزند.
...اكنون نخبگان سياسى و فكرى در دنياى اسلام، وظيفه سنگينى برعهده دارند. انديشمندان مسلمان، پيام آزادى بخش اسلام را هرچه رساتر و شيواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند. هويت اسلامى ملت هاى مسلمان را بدرستى تبيين كنند. تعاليم روشن اسلام را در موضوعاتى چون: حقوق بشر، آزادى و مردم سالارى، حقوق زن، مبارزه با فساد، رفع تبعيض، مبارزه با فقر و عقب ماندگى علمى براى جوانان بازگو كنند. فريب رسانه اى غرب را درباره مبارزه با تروريسم و مقابله با سلاح هاى كشتارجمعى، براى همگان آشكار سازند.